آسیبپذیری لرزهای بافتها و الگوهای مسکن در شهرها و روستاهای کشور از یک سو و فقدان برنامه، مدل و رویکردهای مکتوب بازسازی پس از سوانح در کشور از سویی دیگر، اهمیت پرداختن به مبانی کاربردی بازتوانی را بهعنوان یکی از چهار رکن مهم چرخه بحران اجتنابناپذیر میکند. اصولاً وظیفه بازسازی، پس از سوانح طبیعی و انسانساخت، نه تنها معطوف به بازگرداندن شرایط بهتر زندگی به آسیب دیدگان است، همزمان باید به تداوم روند توسعه جامعه مصیبتدیده کمک کند. موفقیت در این امر مستلزم آگاهی از روندها و رویکردهای مختلف است که با شرایط ویژه مناطق خسارتدیده قابلیت تطبیق و بومیسازی را داشته باشند. افزون بر این، کمبود مطالعات کاربردی و توسعهای، در حوزه روشها و مدلهای بازسازی در کلانشهرها، بهخوبی مشهود است و اساساً به تدوین منابع بهروز و قابل استناد فارسیزبان، که بتوان بر اساس آن به برنامهریزی برای بازسازی پس از سانحه پرداخت، کمتر توجه شده است. کتاب حاضر به تبیین و ارائه مدلها و رویکردهای جاری در برنامهریزی کاربردی بازسازی پرداخته و دارای مزیتهای گوناگونی است. در فصل اول، بیست مدل، در چهار دستهبندی موضوعی، با عنوانهای «توسعه و بازتوانی»، «سازمان بازتوانی»، «بازتوانی ایمن» و «مراحل بازتوانی» بررسی و تحلیل میشوند. فصل دوم، به معرفی چالشها و پرسشهای پیش روی مجریان و برنامه ریزان میپردازد و در راستای گردونه از امداد تا توسعه تأکید میکند که ماندگاری نتایج بازسازی در گرو حرکت در مجرای اهداف توسعه بلندمدت است. در ادامه همین فصل، به بررسی رویکردهای متأخر و جاری پرداخته و این موارد را در بر میگیرد: بازسازی مردم – محور و پیمانکار- محور، بازسازی تاب آور، بازسازی سبز، بازسازی مناطق و بافتهای تاریخی و بازسازی (ساخت) بهینهتر از گذشته.
فصل نهایی یا سوم کتاب، مقولات کاهش خطرپذیری را، در هنگام بازسازی، بررسی نموده و به تبیین دستورالعملهایی برای تخفیف خطر در بازسازی، از دو منظر عینی و ذهنی، میپردازد. در ادامه سیاستها و دستورالعملهای سازمان ملل متحد طی سه کنفرانس جهانی، که در راستای مأموریت سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران نیز است، بررسی میشود.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.